مثل یک چشم به هم زدن، 3 ماه از سال تحصیلی گذشت، کتابها بوی تازگیشان را از دست دادند. دفترها سیاه شد و... روزهای امتحان فرا رسید. با همان حال و هوای همیشگی، انگار اضطراب و دلهره یار جدانشدنی امتحان است و درسخوان و غیر درسخوان هم نمیشناسد که وقتی از هر دانشآموزی سؤال میکنید، اولین مشکل را اضطراب امتحان میداند. یکی از اساسیترین مشکلات دانشآموزان، خانههای کوچک، جمعیت زیاد خانوادهها و عدم وجود محیطی آرام و مناسب برای درس خواندن خصوصا در روزهای امتحان است. آیا در این خانههای کوچک و با تلویزیون دائما روشن و احیانا بارفت و آمد مهمانان، میتوان برای درس خواندن تمرکز داشت؟ به راستی در خانههایی با یک یا 2 اتاق، چگونه میتوان شب امتحان با چراغ روشن تا صبح درس خواند؟
در این مطلب به مشکلات دانشآموزان یکی از مدارس، در روزهای امتحان پرداختیم. در یکی از مدارس دخترانه به سراغ چند دانشآموز که در هوای سرد پاییزی در حیاط مدرسه دور هم جمع شدهاند و مشغول درس خواندن هستند میروم و از امتحاناتی که پیش رو دارند، از چگونگی آماده شدن برای امتحان و مشکلاتی که در این روزها با آن روبهرو هستند، سؤال میکنم. سهیلا جعفری، دانشآموز کلاس دوم که زودتر به مدرسه آمده تا اشکالات درسی دوستانش را برطرف کند، میگوید:« من دوست دارم تنهایی درس بخوانم، به همین دلیل میروم در اتاق و تنهایی بلند بلند مطالب درسی را برای خودم تکرار میکنم، فکر میکنم دارند از من فیلمبرداری میکنند و من بهعنوان معلم یک کلاس، درس را برای بچهها توضیح میدهم یا اینکه به پشت بام خانه میروم و تو هوای آزاد درس میخوانم، آن موقع فکر میکنم یک نفر روبهرویم نشسته. مثلا اگر تاریخ میخوانم فکر میکنم یک تاریخدان روبهرویم نشسته است، من از خودم سؤال میکنم و بعد جواب میدهم و خیلی خوب درسهایم را یاد میگیرم.» از سهیلا میپرسم،خیلی از دانشآموزان در خانههایی کوچک زندگی میکنند و شاید بعضیها فقط یک اتاق داشته باشند، فکر میکنی آنها برای درس خواندن چه مشکلاتی دارند و برای مقابله با این مشکلات چه باید بکنند؟
با لحن شیرینی میگوید : «درست است که ما در خانه چند تا اتاق داریم اما من هم چند تا خواهر و برادر دارم که آنها هم مثل من درس میخوانند، پدرم تلویزیون را که روشن میکند، سر و صدا زیاد می شود، اما به هر حال، آدم باید از هر امکاناتی که دارد خوب استفاده کند. یکی از معلمهای ما میگفت:« من یک شاگرد داشتم که در حمام خانه درس میخواند.» البته مدرسه ما هم سعی کرده به بچههایی که مشکل دارند کمک کند، پارسال موقع امتحانات گفتند هر کس در خانه نمیتواند درس بخواند، جمعهها میتواند به یاد مدرسه بیاید و در حیاط و کلاسهای مدرسه درس بخواند.» سهیلا که شاگرد زرنگی است، راه حلی هم برای مقابله با اضطراب شب امتحان پیشنهاد میکند:«من هم اضطراب داشتم اما یک بار خواهرم به من گفت: وقتی برگه امتحان را میگیری، یک دفعه همه سؤالها را نگاه نکن، بلکه یکی یکی از بالا به پایین سؤالها را بخوان و جواب بده، این طوری وقتی میبینی میتوانی سؤالها را جواب بدهی، اضطرابت کمتر میشود .»
فائزه کوچکی همکلاسی و دوست سهیلا که کنارش ایستاده در باره نحوه خواندش میگوید:«من قبلا همینطوری درس میخواندم، مطالب را برای امتحان حفظ میکردم، ولی بعد از امتحان، زود از یادم میرفت، اما خواهرم یک روش خوب به من یاد داد، حالا مطالب درس را کمکم میخوانم و خلاصهنویسی میکنم و با این روش مطالب خیلی خوب یادم میماند، مثلا درس هفته پیش، الآن خوب یادم هست. فائزه برای درس خواندن در خانه مشکلی ندارد:«ما دو تا اتاق داریم، یکی بزرگ، یکی کوچک. در خانه ما فقط من محصلم، برای همین برای خواندن به اتاق کوچک می روم. معمولا هیچکس به آن اتاق نمیآید، وقتی درسم را خواندم، میروم آن یکی اتاق تا خواهرم ازمن بپرسد.» و در ادامه میگوید:« خانه ما هم شلوغ بود، هر چه درس میخواندم، یاد نمیگرفتم، اما حالا با روشی که یاد گرفتهام، حتی اگر خانه ما شلوغ هم باشد، درسم را خوب یاد میگیرم.»
مهشید مظفری که تا حالا شنونده حرفهای ما بود، میگوید: « آدم هر جا که باشد باید درسش را بخواند، حتی اگر خانه کوچک باشد، بعد اگر کسی بخواهد، میتواند به آن چیزی که دوست دارد برسد.» مهشید از قانون جالبی که در ایام امتحان در خانهشان اجرا میشود، میگوید:« مادرم موقع امتحانات، تلویزیون راتعطیل میکند.» بعد از خداحافظی از بچههای درسخوان و صمیمی مدرسه راهنمایی به دبیرستان و پیش دانشگاهی که دیوار به دیوار آن مدرسه است، میروم و با دانشآموزان این مدرسه هم در مورد مسائل مربوط به ایام امتحانات همصحبت میشوم. فرزانه صبری دانشآموز مقطع پیشدانشگاهی رشته تجربی در حالی که عجله دارد به کلاسش برسد، میگوید: «مشکلات ما در ایام امتحانات زیاد است؛ مثل کمبود وقت و مراعات نکردن خانوادهها بعضی از خانوادهها رعایت حال بچههای محصلشون را نمیکنند، تلویزیون دائماً روشن است ، مهمان دعوت میکنند، بچهها را مجبور میکنند همراه آنها به مهمانی بروند.
خانهها هم کوچکند و تعداد اتاقها کم. بعضی از ما شبهای امتحان یا با چراغ مطالعه درس میخوانیم، یا چراغهای اوپن را روشن میکنیم. البته مدرسه هم کار خوبی کرده و برایمان خوابگاه تدارک دیده و هر کسی مشکل دارد میتواند برای درس خواندن از خوابگاه مدرسه استفاده کند. اما یکی از مشکلات اساسی ما، حجم زیاد درسها و تعداد زیاد امتحانات است ، اعتراض هم که میکنیم، میگویند شما پیشدانشگاهی هستید و باید زحمت بکشید. ما شبها در خوابگاه بیدار میمانیم و درس میخوانیم، بعد فردایش سر کلاس چرت میزنیم و از درس چیزی نمیفهمیم. اساسیترین مشکل، بیبرنامگی است. ما در یک روز 4 تا امتحان داریم. ما وقتمان کم است، چون از صبح تا ساعت 6 و 7 بعدازظهر به خاطر کلاس فوقالعاده و تست در مدرسه میمانیم و اینجوری نه به تستهایمان میرسیم و نه به درسهای فردا. برنامهریزی درسی هم نداریم.بعضی از معلمها میگویند به روش قلمچی درس بخوانید، بعضی میگویند با برنامهریزی آموزش و پرورش پیش بروید. مجبوریم براساس هر دو روش درس بخوانیم، به همین دلیل هیچ کدام را کامل نمیتوانیم اجرا کنیم.» اما به عقیده ما یکی از بهترین راههای مقابله با مشکلات امتحان، مراجعه به مشاور مدرسه و استفاده از تجربیات و راهنماییهای او است، به همین دلیل دقایقی با خانم (فاطمه حمزهلو) مشاور دبیرستان و پیشدانشگاهی همکلام شدم.
خانم مشاور مدرسه، دلیل اصلی مشکلات دانشآموزان در ایام امتحان را طریقه نادرست مطالعه آنان در طول ایام تحصیل میداند: «بچهها عادتهای غلط و روشهای مطالعه نادرستی دارند. اگر این روشها و عادات نادرست را اصلاح کنند بسیاری از مشکلات درسی آنان حل میشود، به طوریکه بچهها عادت دارند به روش «جز به کل» مطالعه کنند به این صورت که یک قسمت درس را خوانده و حفظ میکنند و بعد به سراغ مطلب بعد میروند. در حالی که این روش نادرستی است و ما عکس این روش، یعنی روش «کل به جز» را به آنها پیشنهاد میکنیم تا با این روش، یک مطالعه ماندگار داشته باشند.» وی در توضیح این روش میگوید: «در اولین مرحله روش (کل به جزء) پیش از آنکه دانشآموز شروع به درس خواندن کند باید کل مطلب را از نظر بگذارند، بدون آنکه مطلب را بخواند، فقط ورق بزند و سرفصلها را نگاه کند. در دومین مرحله قبل از آنکه شروع به خواندن کند، در مورد آن درس برای خودش سؤالاتی را مطرح کند و هنگام مطالعه، جواب آن سؤالات را جستوجو کند.
در سومین مرحله به طور دقیق خواندن درس را شروع کند و هر مطلبی را که به نظرش مهم میرسد یادداشت کند. نوشتن نکات مهم باعث میشود مطلب یکبار دیگر در ذهن دانشآموز تکرار شود.» وی به دانشآموزان توصیه میکند: «از هیچ نکتهای بدون یادداشت کردن، نگذرند؛ البته برای یادداشتبرداری خوب و کامل و دقیق هم رعایت نکاتی لازم است، مثلا در یادداشت باید نکات اصلی را نوشت و برای کامل کردن یادداشت، از اشکال، رنگها و علامتها استفاده شود.» خانم حمزهلو در مورد مراحل بعدی این روش مطالعه، میگوید: «دانشآموز در چهارمین مرحله که دیگر یادداشتبرداری هم تمام شده، برای مرور درس، دیگر کتاب یا دفتر را نمیخواند، بلکه فقط مطالب یادداشتهای خود را به دقت مطالعه میکند و در مورد هر نکتهای که یادداشت کرده، خوب فکر میکند.
در مرحله پنجم، اگر بخشی از یادداشت خود را نمیتواند درک کند یا سؤالی برایش پیش آمده میتواند دوباره به کتاب مراجعه کرده و آن نکته را دوباره دقیق و درست یادداشت کند.
در ششمین مرحله، دانشآموز برای اینکه نکات یادداشت شده به طور دقیق و کامل در ذهنش ثبت شود، باید این نکات را با صدای بلند برای خودش تکرار کند و اینطور تصور کند که معلم کلاس است و باید درس را برای شاگردانش توضیح دهد، بنابراین اگر در خانه، تخته دارد، مطالب را روی تخته بنویسد و روی دیوار بچسباند وقتی توضیح درس تمام شد، تصور کند دانشآموزان سؤالاتی دارند و او باید به آنها پاسخ دهد. در این مرحله هیچ سوالی نیست که نتواند به آن پاسخ دهد.» حمزهلو معتقد است: مطالعه درس، قدم اول است و برای تثبیت مطالب درس در ذهن، اقدامات دیگری هم لازم است. برای اینکه دانشآموزان مطالب خوانده شده را فراموش نکنند، باید یادداشتهای خود را در زمانهای معین مرور کنند، در غیر این صورت تمام زحمتهایی که برای تهیه این یادداشتها کشیدهاند، به هدر میرود